بسیاری از مخترعان و کارآفرینان اعتراف نمودهاند که در جایی از دنیای کاری خود شکست را تجربه کردهاند. ریچارد کریستنسن کارآفرین و نویسنده کتابhe Zig Zag Principle T نکات جالبی را در مورد کارآفرینی مطرح کرده است. او میگوید در کسبوکار و زندگی شکست خوردن پدیده عادی به نظر رسد. ولی بااینحال بسیاری از ما بلد نیستیم چگونه بهصورت کارآمد شکست بخوریم.
او برای آموزش کارآفرینان مثالی از ورزش اسکی میزند. کریستنسن به آنها میگوید عمداً انحرافاتی از مسیر موفقیت داشته باشند تا از شکستهای ویرانگر که میتواند موجب نابودی مالی و شخصیشان شود جلوگیری کنند. او میگوید: “هنگام اسکی کردن اگر جانمان را دوست داشته باشیم مستقیماً به سمت پایین کوه حرکت نمیکنیم.”
این رویکرد کاملاً با آنچه که بیشتر مدرسههای کسبوکار آموزش میدهند متفاوت است. کریستنسن میگوید: “در کسبوکار، به ما آموزش میدهند که یک تحلیل عملکردی انجام دهیم. اهداف بلندپروازنه برای خودمان قرار دهیم و مستقیم به سمتشان حرکت کنیم. اما بعد برایمان این سؤال مطرح میشود که چرا فقط یکی از ده کسبوکار کوچک به اهدافشان دست مییابند. “
سرعتتان را کم کنید و مسیرتان را تغییر دهید. به جای اینکه مثل بولدوزر به سمت اهدافتان حرکت کنید فرآیندی که او زیگ زاگ کردن مینامد را بکار گیرید. این فرآیند نه تنها به موفقیت کسبوکار کمک میکند بلکه تضمین میکند در صورتی که ایده شکست بخورد شکستش کارآمد باشد. در ادامه میتوانید چهار نکته در مورد زیگ زاگ کردن بخوانید.
اول به فکر سودآوری باش
کریستنسن به کسبوکارهای نو توصیه میکند که در وهله اول به فکر سودآوری باشند. او میگوید: “به فکر سریعترین راه سودآوری باشید، حتی اگر با اهداف کلی شما انحراف داشته باشد”. او در راهاندازی 32 کسبوکار شرکت داشته که همگی با 5 تا 10 هزار دلار راهاندازی شدهاند. 11 تا از آنها شکست خوردند اما 13 تا به موفقیتهای میلیون دلاری دست یافتند. کریستنسن توصیه میکند زمانی که میخواهید مقداری از منابعتان را در قالب یک کسبوکار جدید یا یک ایدهی نو در شرکتی جاافتاده، ریسک کنید 65 درصد از منابع را صرف سودآوری کنید و 25 درصد صرف منابعی مانند کارکنان و 10 درصد صرف توسعه.
شکستها را کارآمد کن
اگر یک ایده کسبوکار در قاب زمانی مشخص که کریستنسن معمولا آن را 3 ماه میداند به سودآوری دست نیافت او آن را یک ایده شکست خورده میداند اما یک شکست کارآمد. قاب زمانی هر کسبوکار متفاوت است و به میزان سرمایهگذاری در آن کسبوکار بستگی دارد. کریستنسن میگوید: “بیشتر افراد یک، پنج یا حتی ده سال روی یک ایده کار میکنند بدون اینکه تعریف مشخص و ملاک ارزیابی درستی داشته باشند. بعد آن را رها میکنند و آن همه زمان و منابع را هدر میدهند. حداقل اگر همین الآن به سودآوری نرسند، آن همه پول و سال را هدر ندادهاند. “
تمرکزت را بر روی اهدافت بگذار
بعد از این که به سودآوری رسیدی (اولین زیگ)، کریستنسن کسبوکارش را به اولین زاگ میبرد. 65 درصد از منابع را صرف کارمندان، ساختارها و رویهها، 25 درصد صرف توسعه و 10 درصد صرف سودآوری. زیگ کردن و زاگ کردن با مدل تخصیص منابع 65/25/10 که در حیات کسبوکار بین سودآوری، منابع و بزرگ کردن میچرخد، ادامه مییابد.
آهستهتر گام بردار
کریستنسن اعتراف میکند شرکتهایی که از اصول زیگ زاگ پیروی میکنند مدت زمان بیشتری طول میکشد تا به اهدافشان دست یابند. او میگوید با هدفگذاری شفاف بر روی میزان سرمایه، زمان و افرادی که به کسبوکار تخصیص داده میشوند کسبوکارها خواهند توانست به پایداری دست یابند. همچنین سرعت کم میتواند شگفتیهای جذابی را آشکار کند. کریستنسن میگوید: “در این حالت شما تمامی قطعات طلای مسیر را پیدا میکنید که باعث میشود به ایدههای کسبوکار بهتری از آنچه فکر میکردید دست یابید”
2 پاسخ
آیا کپی برداری از مقالاتتون با ذکر منبع اشکال داره؟
از بعضی مقالاتتون می خوام توی کتاب کوچیکی استفاده کنم.
با تشکر از شما
سلام دوست عزیز
بله با ذکر منبع اشکالی ندارد